چهار فصل زندگیم همه در هوای تو / با یاد توست که خزان ها بهار می شود

بِسمِ اللهِ اَلرَحمنِ اَلرَحیم

وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ

و از نشانه‏هاى او اینکه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفرید تا بدانها آرام گیرید و میانتان دوستى و رحمت نهاد آرى در این [نعمت] براى مردمى که مى‏اندیشند قطعا نشانه‏هایى است   (سوره مبارکه روم آیه شریفه 21)

چرا گاهی بعضی از زوجین  بعد از ازدواج به آرامش نمی رسند

در نگاه کارشناسان علل مختلفی بر این موضوع بیان شده است . اما در این مجال به یکی از علل عدم رسیدن به آرامش در مزدوجین پرداخته می شود

عدم درک معنی آرامش

شاید اگر به هنگام حرکت برای انتخاب همسر و آغاز مرحله ی جدید زندگی اهدافی را برای امر ازدواج برشمریم، رسیدن به آرامشی که قرآن وعدده داده است جزء اصلی ترین اهداف پیش روی ما است .

اما تعریف ما از آرامش تعریفی نیست که قرآن و معصومین سلام الله علیهم اجمعین ارائه کرده اند .

امروزه ما آرامش را با آسایش اشتباه گرفته ایم .

همه ی ما تلاش می کنیم تا به آسایش برسیم در حالی که گمان می کنیم به دنبال آرامش هستیم .

مرحوم دهخدا در تعریف آسایش می نویسد :

آسایش . [ ی ِ ] (اِمص ) اسم مصدر و مصدر دویم آسودن . راحت . استراحت . آسانی . آسودگی . دعه . وداعَت . خفض عیش . تنعم . رَوح . مقابل رنج 

آسایش بعد از ازدواج یعنی همسر ما باعث شود تا راحت تر زندگی کنیم ، راحت تر بخوابیم ، راحت تر بخوریم ، راحت تر بپوشیم ، به آسانی هر چیز که خواستیم بخوریم ، به اسانی هر چیز که خواستیم بخریم ، به آسانی سوار بهترین خودرو شویم .خیالمان از داشتن خانه ای ( مجلل یا غیر مجلل) آسوده باشد

یا فکر کنیم که بعد از ازدواج رنج کمتری در تحمل سختی های زندگی خواهیم داشت . یا بزم عیش ما فراهم خواهد شد .

همه ی تعاریف بالا مربوط به آسایش است .

اما قرآن کریم از آرامش می گوید

فرهنگ دهخدا : آرامش: اسم مصدر از آرامیدن . سکون ، طمانینه

آرامش مورد نظر قران یعنی لحظه ای که با همسرت هستی ، جانت ، روحت ، جسمت همراه با طمانینه باشد .

اگر شکست مالی داشتی لبخند همسرت اضطراب را از دلت برکند

اگر شکست در مقام داری ، دست همسرت که شانه هایت را می گیرد ضعف را از وجودت خارج کند

اگر عزیز ترین افراد را از دست دادی نگاه به چشمان همسرت سنگین ترین غم های عالم را از یادت ببرد

همسری با همسرت تو را به اوج قله های رشد معنوی و تعالی برساند 

چه بسیار افرادی که در خانه های محقر اجاره ای بعد از میل نان و سبزی بعنوان شام و نهار ، همگی خدا را از صمیم قلب شاکرند که توفیق زندگی سالم و همراه با آرامش را به آنها داده است .

چه بسیار افرادی که بار سنگین سنگین ترین مشکلات در روز کمرشان را خم کرده است اما شب هنگام وقتی سر را در کنار همسرشان می گذارند آرام تر از هر لحظه به خواب می روند

(خیلی ها   تمام دنیا را به هم می ریزند که دقیقه ای با همسرشان اینگونه باشند اما هرگز نمی شود . اما عده ای هستند که تمام عمرشان منیاتوری مثل تصویر بالا خلق می کنند بدون آن که کوچکترین تکانی به دیا بدهند )

و چه بسیار افرادی که در خانه های مزین به تمام دکوراسیون های روز و مجهز به وسائل مدرن مورد نیاز امروز و پارکینگ های داری ماشین های لوکس  نمی توانند ثانیه ای آرام و بدور از اضطراب زندگی را سپری کنند

گاهی  ما فقط به دنبال آسایش هستیم و از جستجوی آرامش غافلیم

به نام خدا

وقتی به کلمه ی زنا و زنا زاده بر می خوریم ؛ اصولا ما بچه شیعه ها به یاد افرادی همچون ابن زیاد (لعنت الله علیه ) و پدرش می افتیم و شاید باید بدانیم آن ده سوارکار خبیث که بر بدن سیدالشهداء سلام الله علیه ، اسب تاختند  همگی زنا زاده بوده اند . (1)

زنا خطای بسیار آشکاری است که به یک باره درب خانه ی من و شما را نمی زند .

گاهی گمان می کنیم وقتی برای خودمان مشغول کاری هستیم با سه شماره ((1،2،3)) مرد یا زن زنا کار ظاهر می شود و به ما پیشنهاد این خطای فاحش را می دهد .

گمان می کنیم برای زنا کردن حتما باید پیشنهاد هایی که به ابن سیرین و رجبعلی خیاط شد به ما هم بشود و صد البته که در اعماق نفسمان اعتماد به رفتار هایی همچون این دو فرد الهی خواهیم داشت .

خداوند متعال در سوره مبارکه اسراء آیه شریفه 32 می فرماید :

وَلاَ تَقْرَبُواْ الزِّنَى إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَةً وَسَاء سَبِیلًا

و به زنا نزدیک مشوید چرا که آن همواره زشت و بد راهى است

در بسیاری از نهی های خداوند، دستور به ترک عمل داده شده است و مستقیما عمل کردن به آن را نهی کرده . اما در چند مورد خداوند متعال نزدیک شدن به آن عمل را نهی کرده است . من جمله نزدیک شدن به عمل زنا .

یعنی مقدمات آن را فراهم نکردن .

یعنی خواهرم اگر حجابت (مدل و رنگ مو هایت ، لباس بدن نمایت ، نوع آرایشت )

یعنی برادرم اگر رفتارت (ابراز علاقه هایت ،خودنمایی هایت ، دلبری هایت ، نوع پوششت )

یعنی خواهر و برادرم اگر حرف زدنت ( عشوه گری هایت ، وعده و وعید دان هایت ، خودسازی های دروغینت )

یعنی  برادر و خواهرم ، سرد بودن با همسرت

یعنی برادرم اگر نگاه به نامحرمت

و ده ها رفتار دیگر من و تو را به مرد یا زن نامحرم  نزدیک می کند از نظر قران به این خاطر حرام است که ما را به زنا نزدیک می کند

وَلاَ تَقْرَبُواْ الزِّنَى

و این روز ها در دنیای اینترنت

باز هم  گاهی گمان می کنیم این که زیر سقف خانه مان و دور از دسترس هر مرد و زن نامحرمی نشسته ایم مجاز به هرگونه رفتاری هستیم .

آیا می توانیم هر جمله ای که می خواهیم با فرد نامحرم رد و بدل کنیم ؟

آیا می توانیم هر جمله و متنی که می خواهیم در وبلاگ و سایتمان قرار دهیم ؟

آیا می توانیم هر تصویری که می خواهیم برای صفحات وب استفاده کنیم ؟

وقتی خانمی متدین تصاویر دور از شان یک بانوی مومن در وبلاگ و سایتش قرار می دهد افراد مریض دل در مورد او چگونه فکر می کنند ؟

آیا اگر با افرادی که در دنیای اینترنتی آشنا هستیم حضورا هم رو برو شویم می توانیم همین طور صحبت کنیم ؟

آیا افراد مریض دل نمی توانند در این محیط تلفن یکدیگر را دریافت کنند ؟

یا نشانی یکدیگر را ؟ یا محلی که می توانند یکدیگر را ببینند و یا محلی که می توانند ........

(1) جهت مطاله اسناد حرام زادگی افراد مذکور اینجا را بزن تا روشن شی

سلام

بزن تا روشن شی

دیشب هیئت آ سید محمد توکل بودم .

جهت جلو گیری از انجام فریضه ی ریا فقط عرض کنم که عجب بیتی هست این خانه ی آقا سیّد . بزرگانی آمد و رفت می کنند !!!

یکی از سخنرانان که اسمشو نفهمیدم چی بود ،(البته اهل کاشان بودند) اصطلاح  قطاع الطریق رو تعریف کرد .

گفت:" شما فکر می کنید که قطاع الطریق راه زن های قدیمی و دزدان سر گردنه رو می گن ؟"

بعد گفت :" نه ، این داستان رو گوش کنید تا متوجه بشید"

بعد تعریف کرد که :" آورده اند که راهزنی در راهی کیسه ای پولی دزدید. در آن کیسه پول فراوانی بود. در آن ورقه ای دید که به آن آیت الکرسی نوشته بود

 پس از آن کیسه را به صاحبش برگرداند.

یاران او گفتند: چرا کیسه را پس دادی ؟

راهزن گفت : صاحب آن کیسه  معتقد بود که هر کس آیت الکرسی را بخواند و به همراه داشته باشد ، دزد به او نزند و مالش را نبرد. او با این اعتقاد آیت الکرسی را نوشته و در میان آن کیسه گذاشته بود. اکنون اگر من آن کیسه را می دزدیدم  اعتقاد او را از بین برده بودم و در دین او خلل ایجاد می شود. من دزد دین نیستم."

بعد سخنران جلسه گفت :"قطاع الطریق من هستم که عالم بی عملم  و مردم با نگاه کردن به اعمال من از دین بر می گردند . من و امثال من دزد دین مردم هستیم".

می خند  MEY KHAND

استاد موذن زاده کاشانی نقل می کردند که  توی شهرشون کاشان اون قدیم ندیما  بچه می رفتن توی باغ مردم ، سیب دزدی .

از این باغ به اون باغ .

یه بار که داشتن به یه باغ پر پی و پیمون می زدند ؛ یه دفعه سردسته دزد بچه ها گفت :"بچه ها بچه ها ! وایسید اینجا نمی ریم دزدی !!!"

بچه ها گفتند :"چرا؟"

گفت :" صاحب این باغ مال مردم خوره!!!"